به زلالی برکه به قلم سعیده براز
پارت هشتم :
عزیز آمد و با فاصله از میثم نشست و احوال پرسی کرد .
خوش بختانه میثم اولین بار بود که عزیز را می دید و نمی دانست که عزیز خیلی بیش تر از یک احوال پرسی ساده با مهمانش گرم می گیرد و چون به اعتیادش مشکوک است این گونه سرد برخورد می کند .
در ح ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
پرنیا
00اگه جواب آزمایشش اشتباهم نباشه چ جوابی داره برای میثم